نشان پایگاه خِرَدگان
تاریخ و فرهنگ ایران زمین

آیا دیگر شاهان هخامنشی آرامگاهی مانند کوروش ندارند؟

بارگذاری نخستین: ۹ آبان ۱۳۹۶

نگاهی کوتاه:

اینکه گفته شود آرامگاهی شبیه آرامگاه کوروش بزرگ در دوران هخامنشیان وجود نداشته، کاملا اشتباه است. ساخت آرامگاه‌هایی به سبک آرامگاه کوروش بزرگ تا اواخر دوران هخامنشی ادامه داشته است. احتمالا آرامگاه کمبوجیه فرزند کوروش بزرگ هم به همان سبک در حال ساخت بوده است. طبیعی است که در شاخه‌های گوناگون از یک خاندان شیوه‌های گوناگونی و ویژه آن شاخه برای آرامگاه به کار برده شده است.

پیش‌گفتار

یکی از پرسش‌هایی که درباره هخامنشیان مطرح می‌شود این است که آیا آرامگاهی شبیه به آرامگاه کوروش بزرگ در دوران هخامنشان ساخته شده است؟

این پرسش همانند هر پرسش دیگری در پژوهش‌های تاریخی می‌تواند مفید باشد اما رویکرد کوروش‌ستیزانی که قصد دارند آرامگاه کوروش را نفی کنند در نوع خود جالب است. به هر حال در ادامه خواهیم دید که چندین نمونه آرامگاه شبیه به آرامگاه کوروش بزرگ حتی مربوط به دیگر شاهان هخامنشی پیدا شده است.

ابتدا باید دقت داشت که پادشاهان مورد ذکر چه کسانی هستند؟ داریوش، خشایارشا، اردشیر یکم و… یا به کمبوجیه پسر کوروش فاتح مصر که او نیز پیش از داریوش بزرگ حکومت کرده توجهی داریم؟

درباره آرامگاه کوروش بزرگ، منابع و شواهد زیادی وجود دارند که تایید می کنند این بنای باستانی آرامگاه کوروش بزرگ است.

برای دانش بیشتر نگاه کنید به:

آرامگاه کوروش بزرگ در پاسارگاد

آرامگاه احتمالی کمبوجیه

یافته‌های باستان‌شناسان نشان دهنده ساخت آرامگاهی همانند آرامگاه کوروش در همان دوران اوایل هخامنشی است که نیمه کاره باقی مانده است.

تخت رستم آرامگاهی نیمه کاره اما مشابه با آرامگاه کوروش که احتمالا متعلق به کمبوجیه بوده است

در مسیر جاده تخت جمشید به نقش رستم و در فاصله نیمه های راه و پس از گذشت از پل رودخانه پلوار به طرف نقش رستم و در فاصله 600 متری غرب نقش رجب، بقایای ناتمام یک بنای دوره هخامنشی به چشم میخورد که امروزه تحت نام تخت رستم شناخته میشود. بقایای این بنای سنگی دارای دو ردیف تخت سنگ های کنار هم چیده شده شبیه پایه ردیف های مقبره کوروش در پاسارگاد است (ایمان پور، 1388: ص 7).

بنای تخت رستم به احتمال زیاد طرح نیمه تمام مقبره کمبوجیه به سبک مقبره کوروش است که با مرگ نا به هنگام وی و روی کار آمدن داریوش، نیمه تمام رها شد (ایمان پور،  1388: ص 3).

چنانکه گفته شد بنای تخت رستم که از نظر مشخصات معماری و باستان شناسی کاملا با آرامگاه کوروش برابری می‌کند به احتمال زیاد مربوط به کمبوجیه است، این نشانی از الگو برداری پسر کوروش از آرامگاه وی دارد، با این حساب مشخص می شود که پیشفرض عدم الگوبرداری از آرامگاه کوروش بزرگ توسط دیگر پادشاهان هخامنشی نادرست است.

گور دختر

اما این تنها نمونه ای نیست که شبیه به آرامگاه کوروش بزرگ است بلکه موارد دیگر هم وجود دارد.

آرامگاهی شبیه به آرامگاه کوروش بزرگ مشهور به گور دختر و واقع در دشت بسپر (بُزپر) منطقه «پشت کوه» بوشهر است که احتمال می‌رود برای اواخر دوران هخامنشیان باشد.

آرامگاه هخامنشی گور دختر که شباهت آشکاری به آرامگاه کوروش بزرگ در پاسارگاد دارد
آرامگاه هخامنشی گور دختر که شباهت آشکاری به آرامگاه کوروش بزرگ در پاسارگاد دارد

بنای فوچا

آرامگاه دیگری که شباهت کاملی به آرامگاه کوروش بزرگ دارد در نزدیکی منطقه فوچا در ازمیر ترکیه وجود دارد که آن هم مربوط به دوران هخامنشیان می باشد.

آرامگاه هخامنشی در منطقه فوچا در ازمیر ترکیه
آرامگاه هخامنشی در منطقه فوچا در ازمیر ترکیه

چرا آرامگاه داریوش بزرگ و فرزندانش تفاوت دارد؟!

تا اینجا متوجه شدیم که اگر گفته شود آرامگاهی شبیه آرامگاه کوروش بزرگ در دوران هخامنشیان وجود نداشته، کاملا اشتباه است و حتی به نظر می‌رسد ساخت آرامگاه‌هایی به سبک آرامگاه کوروش بزرگ تا اواخر دوران هخامنشی ادامه داشته است.

اما وقتی به آرامگاه‌های دیگر شاهان هخامنشی یعنی از داریوش بزرگ تا آخرین پادشاه این سلسله نگاهی بی­اندازیم هیچ شباهتی به آرامگاه کوروش ندارد و همه آنها از روی آرامگاه داریوش بزرگ الگوبرداری و ساخته شده‌اند.

نقش رستم، آرامگاه پادشاهان هخامنشی

علت اینکه چرا این شاهان هخامنشی از دوره داریوش به بعد از شکل و شمایل آرامگاه کوروش در ساخت و ساز های خود پیروی نکرده‌اند را شاید بتوان در تبار نامه آنها جستجو کرد.

پادشاهان هخامنشی از زمان چیش‌­پش به دو شاخه تقسیم می‌شوند، شاخه‌ای که با کوروش اول شروع می‌شود و در آن 2 شاه هخامنشی معروف یعنی کوروش بزرگ (کوروش دوم) و کمبوجیه دوم پسر کوروش بزرگ را در بر می‌گیرد و شاخه‌ای که با آریا­من آغاز شده و پادشاهان مشهوری چون داریوش بزرگ، خشایار شا و … را در بر می‌گیرد (کتیبه بیستون، بند ۴؛ شارپ، 1388: ص 31).

دو شاخه پادشاهی هخامنشی (شارپ، 1388:ص 31)

طبیعی است که در شاخه‌های گوناگون از یک خاندان شیوه‌های گوناگونی و ویژه آن شاخه برای آرامگاه به کار برده شده است. همانطور که تا کنون هم بخش‌های مختلف از یک خاندان یا قوم، سنت‌های خاص خودشان را برای خاک سپاری و حتی شکل و شمایل آرامگاه دارند.

از داریوش بزرگ به بعد، با توجه به اینکه از شاخه دوم (بازماندگان آریامن) بودند، شیوه آرامگاه‌های شبیه یکدیگر می‌بینیم. احتمالا شاخه نخست هخامنشیان (بازماندگان کوروش یکم) با توجه به ساختار آرامگاه کوروش بزرگ، آرامگاه خود را ساخته‌اند.

بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی، کوروش دوم یا همان کوروش بزرگ است. او بازمانده‌ای از شاخه نخست هخامنشیان بود که پادشاهی آنها از کوروش یکم آغاز شد. پدران کوروش بزرگ خود را پادشاه انشان می‌خواندند و کوروش بزرگ که مادرش شاهدخت مادی بود توانست با همراهی لشگریان ماد تبدیل به شاه شاهان شود.

ولی با مرگ کمبوجیه در راه بازگشت به ایران و همچنین ماجرای قدرت گیری گئومات مغ به عنوان بردیای دروغین، کشور دچار بحران شد، در این زمان بود که داریوش بزرگ با همراهی بزرگان ایران کنترل کشور را از گئومات مغ پس گرفته و روح تازه ای به شاهنشاهی هخامنشی دمیدند.

اگر کوروش بزرگ را بنیان گذار سلسله هخامنشی بدانیم قطعا داریوش بزرگ را نیز باید ناجی این سلسله معرفی کرد، به این ترتیب قدرت حکومت از شاخه اول یعنی کوروش بزرگ و کمبوجیه به شاخه دوم یعنی داریوش بزرگ و پادشاهان پس از او رسید.

البته داریوش بزرگ پس از ازدواج با آتوسا، دختر کوروش بزرگ، توانست مشروعیت خود را تقویت بخشد و جانشینان داریوش از نظر نژادی با کوروش بزرگ و شاخه نخست هخامنشیان پیوند داشتند.

هنر و معماری آرامگاه کوروش بزرگ، هنری تلفیقی

آرامگاه کوروش بزرگ بنیان گذار سلسله ای که در حدود دو قرن قدرتمند ترین کشور جهان باستان به شمار میرفت. در دشت پاسارگاد (مرغاب) در استان فارس امروزی قرار دارد.

بنای سنگی آرامگاه کوروش شکل یافته از 6 سکوی پلکانی و یک اتاقک کوچک با بامی شیب دار که از سنگ سفید مرمر مانند ساخته شده است و کالبد پادشاه چنانکه مورخین نوشته‌اند در تابوتی درون آرامگاه قرار گرفته بود (شهبازی، 1379: ص37).

آرامگاه کوروش از سنگ سفید مرمر نما ساخته شده بود و با توجه به کشفیات در سال 1334 می توان احتمال داد سنگ‌های سفید آرامگاه و کاخ‌های پاسارگاد از معدن سنگی در کوه شمالی سیوند معروف به تنب کرم برداشت می‌شده است (ن.ک: سامی، 1330: صص 30-31).

معماری آرامگاه کوروش همواره از بحث‌های مهم باستان‌شناسان بوده است. به گونه‌ای که با توجه به برخی اصول معماری و نشانه‌هایی که سنگ تراشان از خود به جای گذاشته‌اند باستان شناسانی مانند دکتر آستروناخ ریشه بنای آرامگاه را در معماری لودیایی جستجو می‌کند. لودی کشوری باستانی بود که در نیمه غربی ترکیه امروزی قرار داشت، معماری لودیایی به علت نزدیکی به مجموعه دولت شهرهای یونانی، رگه‌هایی از معماری یونانی در خود یافته بود.

محدوده کشور لودی (لیدیه) باستان در غرب ترکیه کنونی
نشانه های سنگ تراشان بر روی آرامگاه کوروش بزرگ

حتی دکتر استروناخ علائم سنگ تراشان بر روی آرامگاه کوروش را مربوط به فضایی یونانی می‌داند (آستروناخ، 1379: ص 41). آستروناخ آرامگاه کوروش را متاثر از معماری لودیایی ارزیابی می‌کند و سنگ‌تراشان آن را لودیایی تبار می‌داند (آستروناخ، 1379: ص 63). اکنون این سوال پیش می آید که معماران لودیایی به چه علت بر روی آرامگاه کوروش کار میکرده اند؟

پاسخ این سوال در تحولات سیاسی است که در دوران کوروش بزرگ رخ نمود؛ این تحولات از حمله آستیاگ پادشاه ماد به کوروش و شکست خوردنش شروع می‌شود، کتیبه رویدادنامه نبونئید علت اصلی شکست پادشاه ماد از کوروش را پیوستن سپاهیان ماد به کوروش نگاشته اند (سال ششم رویداد نامه نبونئید؛ ن.ک: ارفعی، 1389: صص 12-13).

اتحاد ماد و پارس و سقوط دولت آستیاگ حکومت‌های قدرتمند آن زمان همچون لودی، بابل و مصر را به هراس افکند.

بنابر نوشته های هرودوت و گزنفون سه دولت قدرتمند آن دوران یعنی لودی، بابل و مصر اتحاد نظامی علیه کوروش شکل دادند  (ن.ک: هرودوت، کتاب ۱، بند ۷۷ و ۱۵۳؛ گزنفون، دفتر ۲، بخش ۱، بند ۵).

آنها با یک دیگر پیمان بستند در نبرد علیه کوروش یک دیگر را با پول و سرباز یاری کنند.

این اتحاد نظامی به جسارت کروزوس آخرین پادشاه لودی افزود و او عملا با عبور از رود هالیس و ورود به خاک ایران جنگ علیه کوروش را آغاز کرد هرودوت در این مورد می‌نویسد:

کروزوس پس از گذر از رود هالیس به کاپادوکیه رسید که آن را پتریا می‌نامن ، در آنجا اردو زد و به تاراج کشتزار های سوریان پرداخت، پایتخت مردم پتریا را تسخیر کرد و اهالی آنجا را به بردگی گرفت، و نیز تمامی نواحی مجاور را تصرف کرد و باآنکه سوریان به او هیچ بدی نکرده بودند آنان را از سرزمینشان بیرون راند.

اما کوروش نیز سپاهیان را گرد آورد و به سوی کروزوس رهسپار شد و در راه تاجایی که می‌توانست نیروی کمکی گرفت و بر قوای خود افزود. او پیش از حرکت پیک‌هایی نزد ایونی‌ها فرستاد و کوشیده بود آنان را علیه کروزوس بر انگیزد اما نتیجه‌ای نگرفته بود. پس به قصد پتریا حرکت کرد و به محض رسیدن به کروزوس در برابر اردوی او جبهه آراست و طرفین بیدرنگ به سنجش نیرو های یک دیگر پرداختند.

نبرد شدید بود و از هر دو سو بسیاری کشته شدند تا آنکه شب فرا رسید و دو سپاه بی نتیجه دست از جنگ کشیدند (تاریخ هرودوت، کتاب یکم، بند 76).

البته به نظر می‌رسد جزئیات نوشته‌های هرودوت مانند دیگر نوشته‌هایش با افسانه آمیخته شده است. ولی از آنجایی که گزنفون هم از وجود سربازان کشورهای دیگر در سپاه کرزوس گفته است، دیگر شکی باقی نمی ماند که جنگی بزرگ رخ داده است به طوری که یک سو سپاهیان ماد و پارس و... بودند و سوی دیگر سپاهیان لودی، بابل، مصر و... بودند.

سر انجام دست تقدیر جنگ را به نفع ایرانیان رقم زد و به لطف تاکتیک‌های نظامی کوروش سارد پایتخت لودی تصرف شد و کروزوس پادشاه متجاوز دستگیر گردید، مورخان نوشته‌اند که کوروش از جان کروزوس گذشت کرد و بر خلاف رسم روزگار او را به عنوان مشاور خویش همواره در پیش خود داشت (تاریخ هرودوت،کتاب یکم، بند های 86تا90؛ کوروپدیا، دفتر ۷، بخش ۲، بند ۲۹).

از این هنگام که لودی به بخشی از حکومت ایران تبدیل شد، کوروش از هنرمندان و صنعتگران لودی بهره جست.

زنده­ یاد علیرضا شاپور شهبازی در این مورد می‌نویسد:

_کوروش_ پادشاه لیدیه را که بر او تاخته بود، شکست داد و کشور او و تمامی آسیای صغیر (آناتولی) را به انضمام ایران در آورد. هنرمندان و استادان را به پارس آورد تا در ساختن بناهای پاسارگاد با وی همراهی کنند (شهبازی، 1379: ص 30).

علائم و نشانه‌های سنگتراشی آرامگاه کوروش هم به دلیل استفاده از صنعتگران لودیایی در پاسارگاد مشاهده می‌شود، باید توجه کرد که آرامگاه کوروش را فقط هنر هنرمندان لودیایی شکل نداد بلکه عناصر معماری ایرانی و بومی نیز در آن تجلی یافته اند به عنوان نمونه جناب نجف زاده اتابکی در مورد معماری آرامگاه کوروش می‌نویسد:

یک طرح کلی از شیوه معماری آرامگاه کوروش میتوان ارائه داد، این آرامگاه پیش از آنکه تحت تاثیر نفوذ عناصر خارجی قرار بگیرد ریشه‌ای بس کهن در خود فلات ایران دارد.

بدین معنی که کوروش، ساختار گورهایی با سقف خرپشته‌ای (که بویژه در گور های هزاره اول در فلات ایران رایج بود) را با سکوهایی برگرفته از زیگورات‌های ایلامی انطباق کرده که هم ساختار شکوهمندی را در زادگاهش بوجود آورد و هم این تلفیق حال و هوایی مقدس گونه داشته باشد.

افزون بر این به خاطر به‌کارگیری سنگ تراشان لودیایی و ایونی، برخی عناصر همچون نحوه چینش سنگ‌ها منظم و تراش خورده، استفاده از بست‌های دم چلچله‌ای و کلاف‌های تزئینی که در هنر آسیای صغیر رایج بوده در آرامگاه کوروش معمول شده است (نجف زاده، 1392: ص 63).

حفاری‌ها در شوش و پاسارگاد این احتمال را می‌دهد که سیستم چهار باغ در زمان هخامنشیان رواج پیدا کرده است. بر اساس همین چهار باغ بود که از زمان هخامنشیان ایده «باغ بهشتی» به نوشتار و افسانه‌های دیگر فرهنگ‌ها نیز ورود کرد. واژه پردیس ریشه اوستایی دارد و به کلمه یونانی «paradeisoi» تبدیل شد و آن نیز به کلمه لاتین «paradisus» تغییر یافت و از آن جا به زبان های اروپایی راه پیدا کرد.

برای دانش بیشتر نگاه کنید به:

پردیس‌ها و چهارباغ‌ها در ایران باستان

 

کوروش پادشاهی قدرتمند و محبوب در زمان خود بود ، آرامگاه کوروش در پاسارگاد فراتر از چند تکه سنگ که مشخصات معماری و باستان شناسی را نشان می‌دهند است، این آرامگاه پیامی از شخصیت کوروش به ما می‌رساند ، کوروشی که ثروت و قدرت ساخت بزرگ ترین آرامگاه‌ها را برای یادبود خویش داشت اما بنایی ساده و بی پیرایه را برای خواب ابدی خویش برگزید.

درست است که این بنا شکوه و عظمت اهرام فراعنه مصر را ندارد اما پیامی از ساده زیستی کوروش را به ما می‌رساند، شاید کوروش به راستی دریافته بود حکومت بر قلب‌ها و جلب رضایت مردم خود بزرگ ترین شکوه است.

بن‌مایه‌ها و یاری‌نامه‌ها:

– آستروناخ، دیوید (1379). پاسارگاد: گزارشی از کار های انجام شده توسط موسسه مطالعات ایرانی بریتانی. ترجمه حمید خطیب شهیدی. سازمان میراث فرهنگی کشور.

– ارفعی، عبد المجید (1389). فرمان کوروش بزرگ. مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی ،تهران.

– ایمان پور، محمد تقی (زمستان 1388)، «تخت رستم و مقبره کمبوجیه: آیا بنای ناتمام تخت رستم در فارس میتواند مقبره کمبوجیه دوم باشد»، مجله پژوهش های علوم تاریخی، شماره دوم

– سامی، علی (1330). پاسارگاد: قدیمیترین پایتخت کشور شاهنشاهی ایران. شیراز: انتشارات معرفت.

– شارپ، رلف نارمن (1388)، فرمان های شاهنشاهان هخامنشی، انتشارات پازینه.

– شهبازی، علیرضا شاپور (1379). راهنمای جامع پاسارگاد. انتشارات بنیاد فارس شناسی.

– گزنفون (1388). زندگی کوروش (تربیت کوروش). ترجمه ابوالحسن تهامی. تهران: انتشارات نگاه.

– هرودوت (١٣٨٩). تاریخ هرودوت. ترجمه مرتضی ثاقب فر. تهران: اساطیر.

– نجف زاده اتابکی، ابوالحسن (1392)، پاسارگاد شهر کوروش، انتشارات پازینه، تهران

دیدگاه شما:



به کار گیری یا روگرفت از نوشته‌های این پایگاه تنها پس از پذیرش قوانین پایگاه امکان پذیر است: قوانین پایگاه خِرَدگان
توسعه نرم افزاری: مجید خالقیان
آیا دیگر شاهان هخامنشی آرامگاهی مانند کوروش ندارند؟
خِرَدگان