در هیچ کدام از درفشهای ایران باستان نشان شیر و خورشید وجود نداشته است و درفشها و پرچمهایی با نشان شیر و خورشید ریشه در تاریخ پس از اسلام دارد. شیر و خورشید بدون شمشیر در دوران صفویه و احتمالا با رویکرد شیعی وارد درفش ایران شد. گرچه نشانهایی از ایران باستان به دست آمدهاند که شبیه به شیر و خورشید هستند، ولی هیچ کدام از آنها بر روی درفش میهنی جای نداشتند.
چندی است که گروهی از هم میهنان ادعا میکنند پرچم شیر و خورشید، پرچم باستانی ایرانیان است. البته رویکرد میهن پرستانه این گروه که شاید هم کم نباشند، قابل ستایش است ولی باید پذیرفت ادعای آنها درست نیست. بهتر است میهن پرستی ما همراه با آگاهی باشد و ادعاهای تاریخی ما همواره بر اساس اسناد و منابع تاریخی باشد.
هر کدام از ما ممکن است زمانی موضوعی را اشتباه متوجه شده باشیم ولی با پژوهش بیشتر و دقیقتر به حقایق دست مییابیم.
درفش باستانی ایرانیان همانا درفش کاویانی بوده که نماد مبارزه ایرانیان علیه ظلم و ستمگری است (1).
متاسفانه رویکردهای متعبانه و افراطی درباره نشان شیر و خورشید هم دیده میشود، به طوری که برخی ادعا میکنند پرچم شیر و خورشید پرچم ملی و باستانی ایران است و هرگز نباید مردم درباره پرچم ملی (مثلا در یک همهپرسی) نظر دهند! گویی در نظر آنها ما با یک پرچم ازلی روبرو هستیم و حق نقد آن را نداریم!
این در حالی است که در هیچ کدام از درفشهای ایران باستان نشان شیر و خورشید وجود نداشته است و درفشها و پرچمهایی با نشان شیر و خورشید ریشه در تاریخ پس از اسلام دارد.
پرچم سه رنگ با نشان شیر و شمشیر و خورشید ریشه در دوران قاجار دارد و دوران صفویان نقطه عطفی در شناساندن نشان شیر و خورشید است. شیر و خورشید بدون شمشیر در دوران صفویه وارد پرچم ایران شد البته نشان شیر و خورشید در پرچمهای دیگر اقوام از جمله در دست سربازان مغول هم دیده شده است.
نشان شیر و خورشید در تاریخ ایران بیشتر از آنکه جنبه ملی داشته باشد، جنبه مذهبی، نجومی و طالع بینی داشته است. درباره جنبههای نجومی و مذهبی شیر و خورشید در نوشتارهای دیگر توضیح دادهایم.
در دوران اشکانیان درفشهایی با نشان خورشید وجود داشته و همچنین درفشهایی با نقش موجودات اسطورهای احتمالا سیمرغ رایج بوده است. ثعالبی در بخش مربوط به اشکانیان نوشته است اشکانیان از درفش کاویانی با احتیاط نگاهداری کرد. پرسشی که میتوان مطرح کرد این است که آیا آن درفش خورشید نشان، یادبودی از درفش کاویان بوده است؟
درفش کاویانی در دوران ساسانیان بسیار مشهور است و در منابع پس از اسلام بارها از درفش با شکوه کاویانی یاد کردهاند. در تاریخ طبری گفته شده که درفش کاویانی ساسانیان از جنس پوست پلنگ بوده و بیش از ۸ متر عرض و نزدیک به ۱۲.۵ متر طول داشته است.
جایگاه درفش کاویانی در جهان اساطیری ایرانیان بسیار قابل توجه است. در شاهنامه، مهمترین و ارزشمندترین درفش ایرانیان همانا درفش کاویانی است که جایگاه درفش میهنی را دارد.
اصولا از درفشهای غیر از درفش کاویانی در شاهنامه به صورت مداوم یاد نمیشود و در هیچ جا از درفشی که نشان شیر و خورشید در کنار هم و در یک درفش آمده باشد، سخنی نیست. درفشهای غیر از درفش کاویانی صرفا درفشهای سپاهیان و بزرگان بودهاند و جایگاه میهنی نداشتند.
آثاری مانند تاریخ منظوم مغول (شهنامه چنگیزی) نشان میدهند که احتمالا جایگیری شیر و خورشید بر روی پرچم، نخستین بار در پرچم سربازان مغول بوده است.
این جایگیری بر روی پرچم نکته مهمی است و باعث تاثیرگذاری بر روی پرچمهای دیگر از جمله پرچم صفویان میشده است و نکتهای قابل توجه و متفاوت از نشانها بر روی مُهرها، نقش برجستهها و سکهها است.
در یک نقاشی از تاریخ منظوم مغول، حمله مغولان به شهر نیشابور را نشان میدهد که پرچم شیر و خورشید در دست سربازان مغول جای دارد. همین موارد باعث شده است که برخی پژوهشگران ریشه شیر و خورشید را از اقوام غیر ایرانی بدانند.
پرچم شیر و خورشید در دست سربازان مغول هنگام حمله به نیشابور در تاریخ منظوم مغول (منبع)
شیر و خورشید بدون شمشیر در دوران صفویه وارد پرچم ایران شد
شیر و خورشید در آثار تمدنهای باستانی و اقوام کهن
جزئیاتی از یک نقاشی در مصر باستان که شیر و خورشید در آن دیده می شود. دودمان نوزدهم، حدود ۱۲۹۵ تا ۱۱۸۶ پیش از میلاد. دیر المدینه، تبس غربی. (برگرفته از: gettyimages)
معمولا برای آنکه ریشه باستانی نشان شیر و خورشید در ایران را نشان دهند به چند نقش محدود به جا مانده از ایران باستان اشاره میکنند. ولی هیچ کدام از آنها را با قاطعیت نمیتوان «شیر و خورشید» دانست و نکته مهم آن است که اصلا فراگیر نبودند و جنبه ملی نداشتند بلکه جنبه نجومی و مذهبی داشتند.
شیر و خورشید در آثار تمدنهایی مانند مصر و میانرودان (بینالنهرین) دیده شده است و در سکهها و درفشهای اقوام ترک و مغول جای داشته است. انسان باستانی زیباییهای طبیعت را میدیده است و از آنها الهام میگرفته است بنابراین نمیتوان نشان شیر یا خورشید را ویژه تمدن ایران دانست.
با این حال برای روشن شدن جایگاه و مفهوم نشانهای شبیه به شیر و خورشید در ایران باستان در ادامه توضیح میدهیم.
نشان آناهیتا ایستاده بر شیر
نشان آناهیتا ایستاده بر شیر. نام بردن از این نشان با عنوان شیر و خورشید دقیق نیست چرا که در واقع یک ایزد نورانی ایستاده بر شیر است.
نشان آناهیتا ایستاده بر شیر این روزها خیلی مشهور شده است. شاید هخامنشیان با وجود نشانهایی مانند فروهر، عقاب یا شاهین و …، هیچگاه فکر نمیکردند که زمانی مهر آناهیتا ایستاده بر شیر تا این حد مورد توجه قرار گیرد!
نکته مهم آنکه این نشان اصلا در دوران ایران باستان فراگیر نبوده است و در هیچ یک از درفشهای شناخته شده هخامنشیان جای نداشته است.
به هر روی نام بردن از این نشان با عنوان شیر و خورشید دقیق نیست. در حقیقت تصویر یک ایزد نورانی میباشد که ایستاده بر شیر است.
شواهد نشان میدهند این ایزد باستانی آناهیتا است و یکی از شاهنشاهان هخامنشی (اردشیر دوم) در حال ستایش اوست.
پنداری رواج یافته که این نشان، تصویر میترا را در خود دارد. بر پایه همین برداشت، نقش شیر در دیگر آثار نیز به میترا و در نتیجه خورشید نسبت داده شده است. با این حال، چنین نسبتدهی پشتوانه استوار و قابل اتکایی ندارد.
در این نقش ارتباط شیر با ایزد آناهیتا قابل توجه است. از آنجایی که میترا مذکر و آناهیتا مونث است و در مُهر هخامنشی یک ایزدبانو ترسیم شده، میتوان گفت آناهیتا در این مُهر ترسیم شده است. بنابراین نمیتوان این ادعا را پذیرفت که هر کجا شیر در آثار دیده شد نماد میترا است.
در این نشان نور از آناهیتا ساطع میشود و نمیتوان با قاطعیت گفت که خورشید ترسیم شده است.
از آنجا که نقشهای مشابه پیش از هخامنشیان هم ایزدان ایستاده بر شیر ترسیم شدهاند، میتوان فهمید که در مهر هخامنشی هم قصد داشتند یک ایزد (آناهیتا) را ترسیم کنند.
ایزدان ایستاده بر شیر در آثار هیتیها پیش از هخامنشیان ایشتار ایستاده بر شیر، برخلاف مُهر هخامنشی، خورشید یا ستاره بالا و کنار ایزد قرار دارد (منبع تصویر: worldhistory.org).
با مقایسه مُهر هخامنشی با نشانهایی که در میانرودان بوده است، به نظر نقش خورشید یا ستاره از بالا و کنار ایزد حذف شده است و خود ایزد نورانی شده است.
در سکههای محلی دوران هخامنشیان، نشان ستاره و شیر دیده میشود که از نظر برخی به شیر و خورشید شباهت دارد (ن.ک: تصویر). نشان نورانی بالای شیر در این سکهها چندان شبیه به خورشید نیست چرا که خورشید با دایرهای حجیم ترسیم میشده است و هیچ سندی وجود ندارد که اثبات کند خورشید در این نقش ترسیم شده است.
این سکههای محلی ریشه در فرمانروایی مازه دارد و باید توجه داشت که مازه به هخامنشیان خیانت کرد و به اسکندر مقدونی پیوست.
نکته قابل توجه اینکه ستاره در این نشان ثابت نبوده، یعنی گاهی اوقات به جای ستاره نقشهای دیگر مانند لنگر کشتی قرار میگرفته است. پس باز هم با قاطعیت نمیتوان ادعا کرد نشان شیر و خورشید در این سکه آمده است.
این سکهها در سطح ملی استفاده نمیشده است و صرفا سکههای محلی بودند بنابراین هیچگاه بر روی درفش ایرانیان در آن دوران جای نداشته است.
یکی از نشانهایی که ادعا میشود به شیر و خورشید ربط دارد، نشانی بسیار کهن در جیرفت است. در این نشان جانوری ترسیم شده است که به نظر شیر است. اما درباره اینکه خورشید در این نشان جای دارد یا خیر، نمیتوان با قاطعیت سخن گفت.
حاشیه تزئینی اینچنینی در بسیاری از آثار دیده میشود و حتی احتمال میرود که این حاشیه از گل و گیاهان الهام گرفته شده باشد.
آثار فراوانی از نقش شیر دیده میشود که با حاشیههای تزئینی متفاوت ترسیم میشدند. نقش جیرفت هم یکی از نقشهای شیر است که با حاشیههایی تزیین شده است.
شیر بدون شمشیر در نشان به دست آمده از جیرفت. فرضیههایی مطرح شده است که این نشان شیر و خورشید است ولی هیچ شواهد قطعی وجود ندارد که این نشان شیر و خورشید باشد. حاشیه تزئینی اینچنینی در بسیاری از آثار دیده می شود
همچنین یک نقش دیگر که به نظر میرسد در آن هم شیر ترسیم شده و در موزه همدان نگهداری میشود اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است. پیوند آن با شیر و خورشید و تمدن ماد توسط برخی مطرح شده است که هیچ منبع و شواهدی چنین پنداری را ثابت نمیکند.
با بررسی نقشهای ایران باستان از دوران هخامنشیان تا ساسانیان در مییابیم که رویکردهای متفاوتی به نشان شیر داشتند و آن یک نشان مشخص با جنبه میهنی نبوده است.
گاهی رویکرد نجومی به نشان شیر بوده که یادآور صورت فلکی شیر بوده است. گاهی با توجه به آنکه شیر حیوان نیرومندی است، نشانی از قدرت بوده است. گاهی هم مبارزه شاه با شیر یا شکار شیر توسط پادشاه، نمادی از دلاوری و شجاعت شاه بوده است.
حتی گاهی موجودی اهریمنی با سر شیر ترسیم شده است و شاه او را شکست داده است.
بنابراین رویکرد به شیر یک رویکرد ثابتی نبوده است که این نشان را به یک ایزد مرتبط بدانیم یا نمادی از کشور در دوران باستان بدانیم.
نقش پیروزی شیر بر گاو که یادآور رویکرد نجومی به شیر است. صورت فلکی شیر به عنوان طالع و غلبه کننده بر صورت فلکی گاو میتواند گویای آمدن بهار باشد (ن.ک: پیروزی شیر بر گاو، نماد آغاز بهار)
نبرد شاهنشاه هخامنشی با موجود اهریمنی با سر شیر در پارسه (تخت جمشید)
نبرد شاهنشاه هخامنشی با شیر
اثری از دوران ساسانیان که شکار شیر توسط شاه را ترسیم کرده است (منبع).
آیا شیر و خورشید صفوی از آثار ایران باستان گرفته شده است یا مغولان؟
همانطور که اشاره شد آثاری مانند تاریخ منظوم مغول نشان میدهند که جایگیری شیر و خورشید بر روی پرچم، نخستین بار در پرچم سربازان مغول بوده است.
از آنجایی که چنین نشانی در هیچ کدام از درفشهای ایران چه ایران باستان و چه پساباستان (پس از اسلام) پیش از یورش مغول وجود نداشته است، تاثیر این نشان بر روی پرچم ایران هم قابل تامل میشود.
این سوال مطرح میشود که آيا شیر و خورشید در ایران پس از اسلام، از آثار ایران باستان الهام گرفته است یا خیر؟!
در دوران پس از اسلام و پیش از پرچم مغولان نمونههای قدیمی سکههای شیر و خورشید، مربوط به معشوق غیاث الدین کیخسرو (دوم) بن کیقباد از سلاطین سلجوقیان روم است. خاندان سلجوقیان روم در بخشی از آسیای کوچک فرمانروایی میکردند و تُرک تبار بودند. به نظر میرسد این سکهها باعث شهرت نشان شیر و خورشید شد ولی هنوز بر روی پرچمها جای نداشته است.
آنطور که ابن عبری نوشته است نقش خورشید از سر ناچاری بالای شیر قرار گرفت چرا که سلطان قصد داشت چهره معشوقه زیبای خود را بر روی سکهها قرار دهد ولی مجاز نبود و به پاس اسلام رای بدین کار نمیدادند. از این روی معشوقه را همچون خورشید بر فراز شیر قرار دادند تا مردم پندارند که مقصود نقش صورت طالع پادشاه است (ن.ک: «شیر و خورشید» و نماد چهره معشوقه غیاث الدین کیخسرو سلجوقی). این داستان نشان میدهد که این نشان در آن زمان، از روی ناچاری خلق شد!
سکه مربوط به غیاث الدین کیخسرو از سلاجقه روم
درست مشخص نیست که مغولان تحت تاثیر چه کسانی شیر و خورشید را بر روی پرچم خود آوردند ولی به نظر میرسد اقوام زیادی از مغولان تاثیر گرفتند.
پرسشی که مطرح میشود این است که آیا صفویان تحت تاثیر مغولان شیر و خورشید را به پرچم ایران آوردند؟
شواهد نشان می دهد که با توجه به نزدیکی زمان مغولها به صفویان نسبت به هخامنشیان و نبود شیر و خورشید در درفشهای رسمی ایران، صفویان تحت تاثیر مغولان بودند همانطور که در درفش گورکانیان هم شیر و خورشید جای داشته است. خیلی بعید بوده که صفویان و سلجوقیان روم و… ، پیش از باستانشناسی مدرن، آثار محدود و اندک مربوط به هخامنشیان را که شبیه به شیر و خورشید بودند را دیده باشند.
البته نباید تاثیر غیر مستقیم ایران باستان در هنر جهان را نادیده گرفت، به طوری که هنر و حتی گاهشماری ایرانی تاثیر داشته است. همانطور که تاثیرات جهانی نقوش شیر در تمدن چین باستان هم میتوانسته بر روی مغولان تاثیرگذار باشد.
ولی شیر و خورشید هیچ گاه در ایران باستان جایگاهی فراگیر مانند فروهر و درفش کاویانی نداشته است.
آثار به جا مانده نشان میدهند تا پیش از اواسط دوران قاجار، شیر و خورشید در پرچم ایران، بیشتر شبیه به همان شیر و خورشید پرچم مغولها بوده است.
اما پژوهشهای مدرن و آشنایی بیشتر با هنر باستانی ایران، به ویژه از دوران پهلوی به بعد باعث شد که شیر در این نشان به نمونههای شیر در تمدن باستانی ایران شبیهتر شود. البته تاثیرات جهانی و شهرت بیشتر شیر افریقایی را نباید در تکامل نشان شیر و خورشید نادیده گرفت.
شیر و خورشید نماد امام اول شیعیان
پس از اسلام و احتمالا از دوران صفوی به بعد رویکرد مذهبی و شیعی به شیر و خورشید در میان ایرانیان پر رنگ شد.
باید توجه داشت که حکومت صفوی یک حکومت متعصب شیعی بوده است. البته فراز و نشیبهایی در تعصب پادشاهان دیده میشود ولی در نمادها و شعارها همواره شیعه گرایی برجسته بوده است. بنابراین تعجبی ندارد که رویکرد آنها به نشان شیر و خورشید هم یک رویکرد شیعی شده باشد.
چنین مینماید تفسیری که از شیر در آن دوران ارائه شده بود شیرخدا (امام علی) بوده است و با همین تفسیر تا دوران قاجار نشان شیر و خورشید در دستگاه سلطنتی وجود داشت. ایل قاجار یکی از هفت ایل اصلی قزلباش بود که در دستگاه صفوی نقش مهمی داشتند.
پس از شکل گیری حکومت قاجار و تحولاتی که در سطح جهان رخ داد دیگر میتوانیم بگوییم که شیر و خورشید نماد سلطنت شیعی ایران شد. در سکههایی که از دوران قاجار به دست آمده نشان شیر و خورشید دیده میشود که زیر آن نوشته شده: یا علی یا اسد الله الغالب که نشان دهنده رویکرد مذهبی به سلطنت است.
سکه طلای شیر و خورشید همراه با نوشته های «یامحمد» و «یا علی»، دوره پادشاهی آقامحمدخان قاجارسکه ای از دوران قاجار با نشان شیر و خورشید و نوشته «اسدالله الغالب»شیر و شمشیر و خورشید پرچم ایران در دوران ناصرالدین شاه قاجار، مشروطیت و پهلوی
سخن پایانی
نشان شیر و خورشید هیچگاه در ایران باستان بر درفش ایرانیان جای نداشته است. اگر نشانهایی شبیه به شیر و خورشید جدا از درفشها هم به دست آمدهاند بسیار محدود میباشند و جنبههای مذهبی، نجومی و طالع بینی داشتهاند.
این نشان از دوران صفوی وارد پرچم ایران شد و بعدها در دوران قاجار شمشیر هم به دست شیر اضافه شد. در واقع پرچم سه رنگ همراه با شیر و خورشید و شمشیر ریشه در دوران قاجار دارد.
درفش کاویانی، درفش تاریخی و باستانی ایرانیان است که همواره جایگاه ویژهای در تمدن ایرانی و همچنین در قلب ایرانیان داشته است. جایگاه درفش کاویانی در جهان اساطیری ایرانیان بسیار قابل توجه و حتی شگفت آور است. بنابراین نمیتوان به نشان شیر و خورشید جایگاهی مانند درفش کاویانی در تاریخ ایران داد.