نشان شیر و خورشید نخستین بار در دوران صفویان وارد پرچم ایران شد. در دوران قاجار آشکارا رویکرد شیعی به نشان شیر و خورشید وجود داشته است و شمشیر به دست شیر افزوده شد. در سکهها، نوشته «اسد الله الغالب» (لقب امام علی) دیده میشود. هیچ کدام از نشانهای باستانی را با قاطعیت نمیتوان «شیر و خورشید» دانست و نشانهای شبیه به شیر و خورشید، اصلا جنبه ملی نداشتند بلکه جنبه نجومی و مذهبی داشتند.
سکهای از دوران قاجار با نشان شیر و خورشید و نوشته «اسدالله الغالب». این سکه تعابیر شیعی به شیر و خورشید را آشکار میسازد.
پیشگفتار
این روزها پرچمهایی با نماد شیر و شمشیر و خورشید برپا میشود و ادعا میشود که پرچم باستانی ایرانیان است!!! در صورتی که هیچ نشانی از دوران باستان وجود ندارد که شمشیر در دست شیر باشد و اگر چند نشان محدود از ایران باستان به دست آمده که شبیه به شیر و خورشید هستند (مانند نشان «آناهیتا ایستاده بر شیر» و «شیر و ستاره») بدون شمشیر ترسیم شده اند. لازم به ذکر است که این نشانها اصلا جنبه ملی نداشتند بلکه جنبههای نجومی و مذهبی داشتند.
نشان شیر و خورشید از دوران صفویه بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت و در دوران قاجار شمشیر به دست شیر اضافه شد. شواهد و سکههای دوران قاجار نمایان میسازند که رویکرد به این نشان یک رویکرد شیعی بوده است و تبدیل به نشان سلطنتی برای پادشاهان شیعه مذهب قاجار شد. در سکهها کنار این نشان، شعار «اسدالله الغالب» قرار گرفت که روشن میسازد که این نشان نمادی از شیر خدا بوده است که لقب امام علی، امام اول شیعیان است.
بنابراین درباره شیر و شمشیر و خورشید نمیتوانیم ادعا کنیم که یک نماد باستانی و ملی است.
به نظر میرسد بیش از همه سلطنت طلبان قصد سو استفاده از نماد شیر و شمشیر و خورشید را دارند. به طوری که آن را نمادی ملی معرفی میکنند. از سوی دیگر بسیاری از آنها تلاش میکنند هر کس که این نشان را همراه دارد را هوادار سلطنت و پادشاهی خواه معرفی کنند و در تبلیغات خود از آن استفاده کنند.
همچنین گروههایی مانند مجاهدین خلق هم این نشان را نشان ملی ایرانیان معرفی میکنند و در گردهماییهای خود از پرچم شیر و شمشیر و خورشید استفاده میکنند.
با این حال باید پذیرفت که شیر و خوشید در ایران باستان نشان ملی ایرانیان نبوده است. نشانی که در ایران باستان جنبه ملی داشته است اختر کاویان بوده و درفش باستانی ایرانیان درفش کاویانی بوده است (۱).
درباره تاریخچه شیر و خورشید و جنبههای نجومی و مذهبی آن در نوشتارهای دیگر به صورت مفصل توضیح داده ایم
نشانهایی شبیه به شیر و خورشید از ایران باستان به دست آمده است. ولی هیچ کدام از آنها را با قاطعیت نمیتوان «شیر و خورشید» دانست. چرا که برای مثال در یکی از آنها آناهیتا ایستاده بر شیر است و درباره دیگری هم فرضیههایی مطرح شده است که ستاره در بالای شیر قرار دارد؛ نه خورشید.
اما نکته مهم آن است که همه و همه بدون شمشیر هستند. در اینجا چند تصویر میآوریم که نشان دهیم چند اثر محدود از دوران باستان همه و همه بدون شمشیر هستند.
نشان آناهیتا ایستاده بر شیر. نام بردن از این نشان با عنوان شیر و خورشید دقیق نیست چرا که در واقع یک ایزد نورانی ایستاده بر شیر است. برخی تلاش میکنند این نشان را مرتبط با میترا بدانند و از آنجایی که میترا با خورشید پیوند دارد این نشان را به شیر و خورشید ربط میدهند. ولی در آثار ایران باستان، ایزد میترا به صورت مذکر ترسیم شده است ولی در این نشان ایزد به صورت مونث ترسیم شده است و شواهد گوناگون نشان میدهند که آناهیتا است (ن.ک: آیا شیر نماد میترا بوده است؟).ستاره و شیر بدون شمشیر در نشان محلی فرمانروایی مازه. نشان نورانی بالای شیر چندان شبیه به خورشید نیست چرا که خورشید با دایرهای حجیم ترسیم میشده است. با توجه به تصویر روی سکه که نام «بعل» و «زئوس» آمده به نظر میرسد این نشان با دین و مذهب ارتباط داشته است. شاید هم ستاره بالای شیر صرفا نماد یکی از ضرابخانهها بوده است.
آشکار است که این نشانها جنبههای مذهبی و نجومی داشتهاند و بسیار محدود مورد استفاده قرار میگرفتند. شاید کسی در ایران باستان تصور نمیکرد این نشانها که به صورت محدود استفاده میشدند، روزی تا این حد مورد توجه قرار گیرد.
از طرفی این نشانها اصلا در پرچمهای ملی ایران باستان جای نداشته است و پرچمهایی با نشان شیر و خورشید ریشه در تاریخ ایران پس از اسلام دارد (۱).
فرضیهها و حتی جعلیاتی درباره شیر و خورشید در ایران باستان مطرح شده است که در نوشتارهای دیگر به بررسی آنها پرداخته ایم.
در تاریخ پس از اسلام آثار و سکههایی با نقش شیر و خورشید دیده میشود. برعکس نشانهای مربوط به ایران باستان، درباره نشانهای پس از اسلام تردیدی نداریم که خورشید در آنها ترسیم شده است.
جالب آنکه نمونههای قدیمی سکههای شیر و خورشید، به معشوق غیاث الدین کیخسرو (دوم) بن کیقباد از سلاطین سلجوقیان روم ارتباط دارند. خاندان سلجوقیان روم در بخشی از آسیای کوچک فرمانروایی میکردند.
شیر بدون شمشیر در سکه مربوط به غیاث الدین کیخسرو از سلاجقه روم که نمادی از چهره معشوق خود که به نظرش مانند خورشید بود را در بالای شیر افزود.
این سکه جالب و رمانتیک است. یعنی شیر و خورشید در کنار یکدیگر قرار گرفتند که ناشی از عشق یک فرمانروا و تمایلات شخصی او بوده است. ولی قطعا این نشان در آن سکهها نمیتواند یک نماد ملی به شمار آید.
علاوه بر اینکه این نشان مربوط به خارج از مرزهای کنونی ایران است، سلجوقیان روم ریشه غیر ایرانی داشتند.
آثاری مانند تاریخ منظوم مغول (شهنامه چنگیزی) نشان میدهند که احتمالا جایگیری شیر و خورشید بر روی پرچم، نخستین بار در پرچم سربازان مغول بوده است. در یک نقاشی از تاریخ منظوم مغول، حمله مغولان به شهر نیشابور را نشان میدهد که پرچم شیر و خورشید در دست سربازان مغول جای دارد. همین موارد باعث شده است که برخی پژوهشگران ریشه شیر و خورشید را از اقوام غیر ایرانی بدانند.
نشان شیر و خورشید در هیچ کدام از پرچمهای ایران چه ایران باستان و چه پسا باستان (پس از اسلام) پیش از یورش مغول وجود نداشته است.
پرچم شیر و خورشید در دست سربازان مغول هنگام حمله به نیشابور در تاریخ منظوم مغول (منبع)شیر و خورشید بدون شمشیر در دوران صفویه وارد پرچم ایران شد
بعدها نشان شیر و خورشید به صورت فراگیر در ایران توسط صفویان مورد استفاده قرار گرفت و در هند هم توسط گورکانیان استفاده میشد.
شاید نتوان پی برد که در ابتدا صفویان شیر و خورشید را با چه رویکردی به کار میبردند! مواردی مانند طالع بینی یا محبوبیت این نشان قابل توجه است. ولی باید توجه داشت که حکومت صفوی یک حکومت متعصب شیعی بوده است. البته فراز و نشیبهایی در تعصب پادشاهان دیده میشود ولی در نمادها و شعارها همواره شیعه گرایی برجسته بوده است. بنابراین منطقی است که نشان شیر و خورشید را هم با رویکرد شیعی به پرچم ایران آورده باشند.
در دوران قاجار شواهد دقیق وجود دارد که رویکرد شیعی به نشان وجود داشته است و قطعا از پیش این تاثیر را پذیرفته بودند. در سکههایی که از دوران قاجار به دست آمده نشان شیر و خورشید بدون شمشیر دیده میشود که زیر آن نوشته شده: اسد الله الغالب که نشان دهنده رویکرد مذهبی به سلطنت است.
اسدالله در میان شیعیان به امام اول شیعیان یعنی علی بن ابی طالب اشاره دارد ولی در میان مسلمان به حمزة بن عبدالمطلب هم اشاره دارد.
برخی از پژوهشگران این سکه را به سفارش دولت ایران میدانند و برخی دیگر آن را یک پیشکش از جانب دولت بریتانیا میدانند. ولی در هر صورت قطعا پیوندی میان این شعار و نشان شیر و خورشید وجود داشته است که کنار هم آمدند.
سکهای از دوران قاجار با نشان شیر و خورشید و نوشته «اسدالله الغالب». این سکه تعابیر شیعی به شیر و خورشید را آشکار میسازد.
شمشیر در دست شیر
نشانهایی که روی پرچمهای شیر و خورشید این روزها دیده میشود بیشترین شباهت به نشان قاجاری دارند. در دوران قاجار شمشیر به نشان شیر و خورشید افزوده شد.
درست مشخص نیست که شمشیر با چه رویکردی به نشان شیر و خورشید اضافه شد! ولی میدانیم مذهب در آن دوران بسیار با اهمیت بوده و اولویت داشته است.
به هر روی شیر با شمشیر قطعا یک پدیده جدید است که در پرچمهای اخیر ایران دیده شده است.
مدتی از دوره محمدرضا پهلوی، چند پرچم مورد استفاده قرار میگرفت. «پرچم ملی» یا «پرچم شهروندی» که فقط دارای سه قسمت مساوی به رنگ سبز، سفید و سرخ بود. «پرچم دولتی» که تنها تفاوت آن با پرچم ملی در نقش شیر و خورشید آن بود. همچنین پرچم های سلطنتی و نظامی هم استفاده میشدند که توضیح آن به درازا میکشد.
پرچمی که این روزها با نشان شیر و شمشیر و خورشید برپا میشود در واقع ریشه در دوران قاجار دارد و جنبه های شیعی در آن پررنگ بوده است.پرچم سه رنگ ایران در دورهای از حکومت پهلوی با نام پرچم شهروندی شناخته میشد
سخن پایانی
به هر حال باید پذیرفت که نشان شیر و شمشیر و خورشید در پرچم ایران، باستانی نیست. اینکه گفته شود پرچم شیر و شمشیر خورشید پرچم باستانی ایرانیان است، کاملا نادرست است و سو استفاده از این موضوع هم قطعا کار شایستهای نیست.
روی هم رفته درباره «شیر و شمشیر و خورشید» که محصول دوران قاجار است با توجه به سکهها و شواهد باید گفت که نشانی با تعابیر شیعی است. البته شیر و خورشید پیش از قاجار با تعابیر گوناگون در میان اقوام گوناگون استفاده میشده است. از سلاجقه روم و غیاث الدین کیخسرو گرفته که شیر و خورشید را به یاد معشوق خود در سکهها آورد تا پرچم مغولان و تعابیر نجومی و طالع بینی که در میان اقوان گوناگون وجود داشت.
وقتی این نشان را با اختر کاویانی و درفش کاویانی مقایسه میکنیم و جنبههای پر رنگ ملی و میهنی را در درفش کاویانی مییابیم، به راستی نام بردن از شیر و شمشیر و خورشید به عنوان یک نشان ملی بسیار دشوار میشود.