نشان پایگاه خِرَدگان
تاریخ و فرهنگ ایران زمین

نامهٔ تنسر؛ رساله‌ای در مشروعیت پادشاهی و نظم دینی ساسانیان

نگاهی کوتاه:

نامهٔ تنسر به گُشْنَسْب یکی از مهم‌ترین متون ادبی-سیاسی دورهٔ ساسانیان است که در پاسخ به نگرانی‌ها و پرسش‌های گشنسب، شاه طبرستان، نگاشته شده است. هدف این نامه توضیح و تبیین فلسفهٔ حکومت و مشروعیت اردشیر بابکان (بنیان‌گذار سلسلهٔ ساسانی) از دیدگاه موبد موبدان زرتشتی است. متن نامه رویکرد ادبی، دینی و سیاسی در بازنمایی رابطهٔ بین دین و دولت را ارائه می‌دهد. 

سکه اردشیر بابکان و بازسازی چهره او
تصویری از اردشیر بابکان با در نظر داشتن سکه‌ها

پیش‌گفتار

نامهٔ تنسر به گِشْنَسْب یکی از متون برجستهٔ ادبیات پهلوی و از مهم‌ترین منابع برای فهم اندیشهٔ سیاسی – دینی دورهٔ ساسانی است. این نامه در پاسخ به گُشْنَسْب، شاه طبرستان و پَدشْخوارگر (فدشوارگر)، نوشته شده و به تحلیل رفتارها و سیاست‌های اردشیر بابکان می‌پردازد. متن نامه در کتاب «نامهٔ تنسر به گشنسب» به تصحیح مجتبی مینوی و محمد اسماعیل رضوانی منتشر شده است که نسخهٔ استاندارد و مورد استناد پژوهشگران است. 

بر اساس شواهد تاریخی، این نامه به‌عنوان پاسخ یک موبد (روحانی زرتشتی) به اعتراضات یک شاه محلی نسبت به اقدامات پادشاه مرکزی نوشته شده است. اگرچه متن اصلی پهلوی آن در دسترس نیست، اما نسخهٔ ترجمه‌شدهٔ آن در تاریخ طبرستان ابن اسفندیار و نسخه‌های تصحیح‌شده از آن موجود است. 

این مقاله پس از معرفی تاریخی نامه و موقعیت نگارش آن، به تحلیل مضمون، ساختار و اندیشه‌های مطرح‌شده در متن می‌پردازد و در نهایت با جمع‌بندی نتایج، اهمیت این سند را در فهم اندیشه سیاسی – دینی ایران باستان نشان می‌دهد.

نمای کلی برهان‌ها و اندرزهای تنسر

گشنسب، همچون برخی شاهان محلی، اقدامات اردشیر را خروج از سنت‌های دیرین، تضعیف آیین‌ها و برهم زدن نظم کهن می‌دانست.

تنسر در این نامه می‌کوشد با استدلالی دینی، اخلاقی و سیاسی، این نگرانی‌ها را پاسخ دهد و مشروعیت حکومت ساسانی را تثبیت کند.

او توضیح می‌دهد که بسیاری از آنچه گشنسب «بدعت» می‌پندارد، در واقع اصلاح انحراف‌هایی است که در اواخر دورهٔ اشکانی پدید آمده بود.

از دید تنسر، آیین‌ها و رسوم گذشته در طول زمان دچار تحریف شده‌اند و اردشیر نه ویرانگر سنت، بلکه احیاکنندهٔ سنت راستین است.

یکی از محورهای اساسی نامه، تفکیک میان سنت حقیقی و سنت فاسد است.

تنسر تأکید می‌کند که سنت زمانی معتبر است که با عدالت، راستی و نظم دینی همراه باشد.

اگر سنتی به ظلم، هرج‌ومرج یا فساد انجامد، حتی اگر کهن باشد، شایستهٔ حفظ نیست. بنابراین، اقدام اردشیر در لغو یا اصلاح برخی رسوم، نه نشانهٔ بی‌دینی، بلکه نشانهٔ بازگشت به بنیادهای اصیل آیین زرتشتی است.

در بخش مهمی از نامه، تنسر به تبیین رابطهٔ دین و پادشاهی می‌پردازد. او دین و شاهی را دو رکن جدایی‌ناپذیر می‌داند که بقای هر یک به دیگری وابسته است. از نظر او، دین بدون پشتیبانی قدرت سیاسی تضعیف می‌شود و پادشاهی بدون دین به ستم و آشوب می‌انجامد.

بدین ترتیب، اردشیر به‌عنوان شاهی که خود را پاسدار دین می‌داند، شایستهٔ اطاعت و حمایت معرفی می‌شود.

تنسر همچنین به مسئلهٔ تمرکز قدرت اشاره می‌کند و پراکندگی قدرت در میان شاهان محلی را عامل ضعف کشور، ناامنی و تزلزل دین می‌داند. او اتحاد سیاسی زیر فرمان شاهی عادل را لازمهٔ حفظ ایرانشهر و آیین زرتشتی معرفی می‌کند.

در این چارچوب، اطاعت گشنسب از اردشیر نه تسلیم سیاسی صرف، بلکه مشارکت در حفظ نظم کیهانی و دینی تلقی می‌شود.

در پایان، تنسر گشنسب را به تعقل، دوری از تعصب و سنجش امور بر پایهٔ خرد و دین فرامی‌خواند و تأکید می‌کند که داوری دربارهٔ اردشیر باید بر اساس نیت و نتیجهٔ اعمال او باشد، نه بر پایهٔ ظواهر یا عادت‌های دیرینه.

نامه با لحنی اندرزگونه و در عین حال قاطع به پایان می‌رسد و هدف نهایی آن، اقناع فکری و اخلاقی مخاطب و تثبیت مشروعیت نظم جدید ساسانی است.

زمینهٔ تاریخی نگارش نامه

سدهٔ سوم میلادی، زمانی بود که اردشیر بابکان پس از سرنگونی دودمان اشکانی، پایه‌های حکومت ساسانی را مستحکم می‌کرد. در این دوره، شاهان محلی همچون گشنسب در برخی مناطق ایران به‌ویژه طبرستان استقلال و اتوریتهٔ محلی داشتند و نسبت به قدرت مرکزی با تردید و مقاومت برخورد می‌کردند. 

در این فضا، گشنسب از سیاست‌های اردشیر نسبت به سنت‌های دیرین و تحولات اجتماعی و دینی نگران بود و پرسش‌هایی را مطرح کرد که منجر به نگارش نامه توسط تنسر، هیربدان هیربد و موبد موبدان شد. 

ساختار و مضمون نامهٔ تنسر

نامهٔ تنسر از چند بخش اصلی تشکیل شده است:

افتتاحیه و پاسخ به نگرانی‌ها

در مقدمهٔ نامه، تنسر ابتدا با احترام به گشنسب پاسخ خود را آغاز می‌کند. این بخش شامل معرفی شخصیت تنسر و نوع ارتباط او با گشنسب و خانوادهٔ اوست. یکی از نقل‌قول‌های مهم از متن نسخهٔ تصحیح‌شده، بازتاب‌دهندهٔ حالت عارفانه و ریاضتی تنسر است: «پنجاه سال است تا نفس امارهٔ خویش را برین داشتم، به ریاضت‌ها که از لذت نکاح و مباشرت و اکتساب اموال و معاشرت امتناع نموده‌ام...».

این جمله نشان می‌دهد که تنسر نه تنها نقش سیاست‌مدار داشته، بلکه به‌عنوان یک موبد زاهد نیز شناخته می‌شده است.

توجیه اقدامات اردشیر بابکان

تنسر در بخش اصلی نامه به دفاع از سیاست‌های اردشیر می‌پردازد. او این اقدامات را بر پایهٔ عدالت و اصلاحات سیاسی و اجتماعی توجیه می‌کند، و آن‌ها را نه به‌عنوان بدعت، بلکه به‌عنوان بازگشت به سنت‌های صحیح و عدالت تعبیر می‌کند. این بخش با تمرکز بر دو مفهوم سنت و اصلاح همراه است و نشان می‌دهد که در دیدگاه تنسر، سنت واقعی همانا تحقق عدالت است، نه حفظ قالب‌های خشک گذشته. 

تحلیل موضوعی نامه

رابطهٔ دین و دولت

یکی از مهم‌ترین مباحث مطرح‌شده در نامه، رابطهٔ دین و دولت است. تنسر تلاش می‌کند تا نشان دهد که دین و سیاست جدانشدنی هستند و مشروعیت هر حکومتی باید بر مبنای اصول دینی و عدالت شکل گیرد. این نگاه به دین به‌عنوان پایهٔ مشروعیت سیاسی، بعدها یکی از ارکان مهم ساختار حکومتی ساسانی شد. 

بازتعریف عدالت و سنت

در نامهٔ تنسر، تنسر سنت را به دو نوع تقسیم می‌کند: سنتِ صحیح و سنتِ غلط (مظلم). او تأکید دارد که سنت واقعی همان چیزی است که عدالت را تحکیم می‌بخشد و نه صرفاً شکلی سنتی و بدون محتوا. این رویکرد، نه‌تنها پشتیبانی از اردشیر بابکان است، بلکه نشان‌دهندهٔ یک تحلیل فلسفی-اخلاقی در باب سنت و جامعه است.

اهمیت ادبی و تاریخی نامه

ارزش تاریخی

نامهٔ تنسر به‌عنوان یکی از منابع اولیهٔ ادبیات پهلوی، تصویر روشنی از اندیشهٔ سیاسی – دینی دورهٔ ساسانی ارائه می‌دهد. با اینکه نسخهٔ اصلی در دست نیست، ترجمه و نسخه‌های تصحیح‌شدهٔ آن، دریچه‌ای به دنیای فکری و فرهنگی آن دوره می‌گشایند. 

ارزش ادبی و سبک نگارش

سبک نگارش نامه ترکیبی از زهد و حکمت موبدی، تحلیل‌های فلسفی و دفاع سیاسی است. استفاده از زبان استعاری، تشبیهات اخلاقی و مناظره‌های منطقی نشان می‌دهد که متن نه‌تنها سند سیاسی، بلکه اثر ادبی قابل‌تأملی است.

نقد و دیدگاه‌های پژوهشی

برای نقد این متن باید توجه داشته باشیم که این متن بارها و بارها مورد بازنگری و ترجمه جانبدارانه قرار گرفته. احتمال تغییر در کلیات آن وجود ندارد اما بنا بر احتمالات قصد و غرض نویسندگان نقالان و مترجمان ، تغییراتی نه چندان بزرگ ایجاد کرده باشد.

پژوهشگران متعدد دربارهٔ اصالت و نقش این نامه در تاریخ ایران باستان بحث کرده‌اند. برخی معتقدند که متن نامه بازتاب‌دهندهٔ واقعیات تاریخی آن دوره است و برخی دیگر معتقدند که نسخهٔ در دسترس تا حدی تحت تأثیر قرائت‌های بعدی و دستکاری‌های ترجمه‌ای قرار گرفته است. 

نتیجه‌گیری

نامهٔ تنسر به گشنسب سندی چندبعدی است که هم از جنبهٔ تاریخی و هم از نظر فکری ارزشمند است. این اثر نه‌فقط پاسخ به پرسش‌های یک شاه محلی نسبت به پادشاه مرکزی است، بلکه نمایانگر نگاه اندیشمندان زرتشتی به رابطهٔ دین، عدالت و سیاست در دورهٔ ساسانی است.

نقل‌قول‌ها دقیقاً از نسخهٔ تصحیح‌شدهٔ کتاب نامهٔ تنسر هستند (مصحح: مجتبی مینوی و محمد اسماعیل رضوانی)، که یکی از مهم‌ترین گزینش‌ها برای این متن است. 

 

منابع

- آموزگار، ژاله و تفضلی، احمد. تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام. تهران: سمت، ۱۳۷۲.

- ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان؛ بهاءالدین محمد حسن ابن اسفندیار، به تصحیح عباس اقبال اشتیانی، نشر دانشگاهی (بخش مربوط به نامهٔ تنسر). 

- بهار، مهرداد. پژوهشی در اساطیر ایران. تهران: توس، ۱۳۷۵.

- تنسر، نامهٔ تنسر به گشنسب؛ تصحیح مجتبی مینوی و محمد اسماعیل رضوانی، نشر خوارزمی (چاپ بر اساس نسخه‌های تصحیح‌شده)، ۱۳۵۲/۱۳۱۱. 

- زرین‌کوب، عبدالحسین. دو قرن سکوت. تهران: سخن، ۱۳۷۳.

- Josef Wiesehöfer, Ancient Persia؛ Cambridge University Press (تحلیل تاریخی دورهٔ ساسانی)

- Richard N. Frye, The Heritage of Persia؛ Mazda Publishers (تحلیل اندیشه و فرهنگ ایران باستان). 

دیدگاه شما:



به کار گیری یا روگرفت از نوشته‌های این پایگاه تنها پس از پذیرش قوانین پایگاه امکان پذیر است: قوانین پایگاه خِرَدگان
توسعه نرم افزاری: مجید خالقیان
نامهٔ تنسر؛ رساله‌ای در مشروعیت پادشاهی و نظم دینی ساسانیان
خِرَدگان