مینوی خِرَد یکی از مهمترین متون فلسفی-اخلاقی پهلوی است که به شکل گفتوگویی میان «دانا» و «مینوی خرد» (روح خرد) سامان یافته و جایگاهی ممتاز در اندیشه دینی و حکمرانی ایران ساسانی دارد. این اثر نه تنها تداومدهندهی سنت اندرزنامههای مزدایی است، بلکه به گونهای خردگرایی دینی و فلسفهی اخلاق مبتنی بر ثنویت اهورایی را عرضه میدارد.
ادبیات پهلوی، بهویژه در دوران ساسانی، عرصهی بروز یکی از ژرفترین لایههای تفکر ایرانی است؛ جایی که اسطوره، دین، اخلاق و فلسفه درهم میآمیزند. در میان این آثار، مینوی خِرَد (Mēnōg ī xrad) جایگاهی ویژه دارد. عنوان آن به معنای «روح خِرَد» است و خود نشانگر گرایش متفکران مزدایی به بازنمایی خرد بهمثابه موجودی مینوی و فراتر از انسان است.
این متن به لحاظ سبک، به «پرسش و پاسخ» شباهت دارد و در آن «دانا» (dānāg) با روح خِرَد گفتوگو میکند. پرسشها ماهیتی فلسفی، دینی و اخلاقی دارند: از چیستی نیکی و بدی تا سرنوشت روان، وظیفهی پادشاه، جایگاه علم، ثروت و پارسایی.
بنا به بررسی تفضلی و آموزگار (۱۳۷۳: ص. ۱۱–۱۲)، مینوی خرد احتمالاً در سدهی ششم میلادی نگاشته شده و از نظر سبک و محتوا با آثاری چون اندرز اوشنر دانا و اندرز آذرباد مارسپندان (آذرپاد مهراسپندان) همخانواده است.
پژوهش حاضر با تکیه بر نسخهی پهلوی و ترجمهی فارسی تفضلی و آموزگار، به تحلیل ساختار، محتوای فلسفی و جایگاه تاریخی این اثر میپردازد و ضمن بررسی برخی واژگان کلیدی چون xrad, dānāgīh و wehīh، چند بخش از متن اصلی همراه با ترجمه آورده میشود.
ساختار و محتوای مینوی خرد
متن مینوی خرد از ۶۳ فصل (یا پرسش) تشکیل شده است. در هر فصل، دانا پرسشی بنیادین میپرسد و مینوی خرد پاسخی کوتاه اما پرمعنا میدهد.
محتوای کلی اثر را میتوان در سه محور اصلی دستهبندی کرد:
1. جهانشناسی و ثنویت دینی: باور به دو گوهر آغازین، اهریمن و اهورامزدا، و پیوند میان خرد و راستی با جهان نورانی.
2. اخلاق و رفتار نیک: ارزش خرد، اعتدال، پارسایی، راستی، پرهیز از دروغ، و ستایش پادشاه دادگر.
3. جامعه و سیاست: نقش طبقات اجتماعی، کارکرد روحانیت، و اهمیت کار و تلاش در حفظ نظم اهورایی.
در فصل نخست چنین آمده است:
Mēnōg ī xrad guft: az ān ōy ī-šān pad gētīg xrad ānōhīh kū dānāgīh ud wehīh az xrad padāmēšīd hēnd.
«مینوی خرد گفت: از آن کسان در جهان، خرد آنِ اوست که دانایی و نیکی را از خرد میجوید و با آن درمیآمیزد.»
(تفضلی و آموزگار، ۱۳۷۳: ص ۴۳)
در این عبارت، خرد نهتنها ابزار شناخت بلکه سرچشمهی نیکی معرفی میشود. این نگرش، بنیاد فلسفهی اخلاق در دین زرتشتی است.
جایگاه خرد در اندیشهی مزدایی
در جهانبینی مزدایی، خرد (xrad) جلوهای از اهورامزدا است. در گاهان زرتشت نیز واژهی «وُهومنَه» (Vohu Manah) یا «منش نیک» نقشی همسنگ دارد. مینوی خرد این معنا را نظاممند میسازد و نشان میدهد که راه نجات انسان، از راه «خرد نیک» میگذرد.
به تعبیر آموزگار (۱۳۷۳: ص ۲۸)، مینوی خرد «چکیدهای از حکمت ایرانی در آستانهی ورود به عصر اسلامی» است. خرد در این متن، نیرویی مینوی و جهانی است که بر همهی جنبههای زندگی سایه دارد — از داوری اخلاقی تا سیاست و دیانت.
در فصل بیستم آمده است:
xrad ud dānāgīh paymān ī wehīh ud gōwāragīh ī gētīg ōy ēstād ēstēd.
«خرد و دانایی پیمان نیکی و پایداری جهان است.»
(تفضلی و آموزگار، ۱۳۷۳: ص. ۸۱)
این جمله به خوبی پیوند میان هستیشناسی و اخلاق را نشان میدهد؛ خرد تضمینکنندهی دوام گیتی است.
مضامین اخلاقی و انسانشناختی
بخش بزرگی از اثر به اندرزهای اخلاقی اختصاص دارد. مینوی خرد، نیکی را در راستی، فروتنی و پارسایی میبیند و دروغ را سرچشمهی همهی تباهیها میداند. در فصل ۲۴ آمده است:
az hamāg gumān pad dōštan ī drōgān frāz dīdār hēnd.
«از همهی گمانها، نگاهداشتن از دروغ بزرگتر است.»
خرد در اینجا نقش داور نهایی اعمال را دارد؛ هر کس به میزان خرد خویش، مسئول است. این اصل در جهانبینی مزدایی با مفهوم daēnā (دینِ شخصی) مرتبط است؛ یعنی وجدان مینوی که در روز داوری با روان انسان روبرو میشود.
از دیدگاه تطبیقی، آموزگار و تفضلی (ص. ۱۱۲) اشاره میکنند که در مینوی خرد نوعی «اخلاق درونزاد» دیده میشود که با آموزههای یونانی، بهویژه سقراطی، همپوشانی دارد؛ زیرا هر دو بر این باورند که «بدی از نادانی برمیخیزد».
نسبت مینوی خرد با اندرزنامهها
مینوی خرد را نمیتوان صرفاً اثری دینی دانست؛ بلکه پلی است میان اندرزنامههای اخلاقی و متون عرفانی-فلسفی. اندرزهایی چون اندرز اوشنر دانا، اندرز آذرباد مارسپندان (آذرپاد مهراسپندان) و اندرز انوشهروان مارسپندان همگی بر خرد و پارسایی تأکید دارند، اما در مینوی خرد، این دو مفهوم به صورت متافیزیکی مطرح میشوند.
به گفتهی بنونیست (Benveniste, 1945) این اثر را میتوان نمونهای از «گفتار در خرد الهی» دانست که در آن گفتوگوی انسان با خرد، همان گفتوگو با خودِ اهورایی است.
در فصل ۴۳، دانا از مینوی خرد میپرسد:
kō ī nēkīh andar ōhārīgān rāy andar gētīg weh-tar hēnd?
«کدام کارها برای مردم در جهان بهتر است؟»
و مینوی خرد پاسخ میدهد:
āz dānāgīh, ōšmardārīh, ud rāst-goftārīh.
«دانایی، بخشندگی، و راستگویی.»
(تفضلی و آموزگار، ۱۳۷۳: ص. ۹۷)
در این پاسخ، سهگانهای از فضایل بنیادین مزدایی آشکار است که در شعار «پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک» به اوج میرسد.
تحلیل زبان و سبک
زبان مینوی خرد از سادهترین و در عین حال سنجیدهترین نمونههای پهلوی است. جملهها کوتاهاند و واژگان اغلب ریشه گاهانی دارند. واژهی xrad (خرد) بیش از صد بار در متن آمده است. از نظر سبکی، این تکرار نه از فقر زبانی، بلکه از تأکید فلسفی بر مفهوم خرد ناشی میشود.
مککنزی (MacKenzie, 1971: p. 76) در Concise Pahlavi Dictionary یادآور میشود که در این متن، xrad نه فقط به معنای عقل نظری، بلکه عقل عملی است که اخلاق و رفتار را هدایت میکند.
به همین دلیل، مینوی خرد را میتوان متنی در مرز میان دین و فلسفه دانست؛ اثری که در قالب اندرز، بنیان تفکر عقلانی ایرانی را پاس میدارد.
جنبههای فلسفی و متافیزیکی
مینوی خرد در پس گفتارهای اخلاقیاش، فلسفهای از هستی را نیز ترسیم میکند. این فلسفه بر سه محور استوار است:
1. دوگانگی جهان مینوی و گیتیگ (روحانی و مادی)
2. پیوند میان خرد و نیکی به عنوان اصول نظم هستی
3. نقش انسان خردمند در برقراری تعادل کیهانی
در فصل ۳۲ آمده است:
ān ī pad xrad gōwārag būd ēstēd, ō tan ī wehān padāmēšīd ēstēd.
«آنکه به خرد آرام یافته است، تنش در نیکی پایداری دارد.»
(تفضلی و آموزگار، ص. ۸۸)
در اینجا، آرامش درونی نتیجهی اتحاد با خرد است، نه نتیجهی ثروت یا لذت. چنین بینشی با فلسفهی رواقی و حتی آموزههای بودایی همپوشانی دارد.
مینوی خرد و فلسفه ایران باستان
در گسترهی اندیشهی ایرانی، خرد همیشه جایگاه مرکزی داشته است؛ از گاهان زرتشت تا اندرزنامههای ساسانی. اما در مینوی خرد، خرد به مرتبهی مینوی ارتقا یافته و میانجی میان انسان و اهورامزدا میشود.
تفضلی (۱۳۶۹: ص. ۲۱۲) در تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام میگوید:
مینوی خرد در حقیقت نوعی فلسفهی دینی است که در آن خرد، جایگاه وحی را گرفته و داوری نهایی با عقل است.
این نکته نشان میدهد که اندیشهی ایرانی، حتی در بستر دینی خود، خصلتی عقلمحور دارد. این گرایش بعدها در فلسفههای ایرانی-اسلامی مانند حکمت اشراق سهروردی تداوم یافت، جایی که نور عقل همان جایگاه مینوی خِرَد را مییابد.
نتیجهگیری
مینوی خِرَد سندی ممتاز از خِرَدگرایی ایرانی است؛ اثری که مرز میان دین، اخلاق و فلسفه را درنوردیده و خِرَد را بهمثابه اصل کیهانی و اخلاقی معرفی میکند. این اثر در دوران گذار از جهان باستان به جهان اسلامی نگاشته شده و چکیدهای از جهانبینی مزدایی است.
از رهگذر گفتوگوی دانا و مینوی خرد، مخاطب به تأمل در سرشت نیکی، وظیفهی انسان، و نسبت میان علم و ایمان دعوت میشود.
به جرأت میتوان گفت که مینوی خرد، از مهمترین نمونههای فلسفهی عملی در ایران باستان است — فلسفهای که ریشه در دین دارد اما هدفش تعالی عقل انسانی است.
کتابنامه:
منابع فارسی:
1. آموزگار، ژاله و احمد تفضلی. مینوی خرد (متن، ترجمه و توضیحات). تهران: انتشارات سمت، ۱۳۷۳.
2. تفضلی، احمد. تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام. تهران: سمت، ۱۳۶۹.
3. هنینگ، والتر برونو. زبانها و ادبیات ایران باستان. ترجمه ژاله آموزگار، تهران: توس، ۱۳۷۶.
4. کریستنسن، آرتور. ایران در زمان ساسانیان. ترجمه رشید یاسمی، تهران: بنگاه ترجمه و نشر، ۱۳۶۷.
منابع انگلیسی:
1. MacKenzie, D. N. A Concise Pahlavi Dictionary. London: Oxford University Press, 1971.
2. West, E. W. Sacred Books of the East, Vol. 24: The Dâdistân-î Dînîk and Mênôg-î Khirad. Oxford: Clarendon Press, 1885.
3. Benveniste, Émile. “Sur le Mēnōg ī Xrad.” Journal Asiatique, 1945.
4. Zaehner, R. C. The Teachings of the Magi: A Compendium of Zoroastrian Beliefs. London: Oxford University Press, 1956.